کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چیز برجسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چی چیز
لهجه و گویش تهرانی
اشیاء ، چیزها
-
چیز خور
لهجه و گویش تهرانی
مسموم
-
چیز فهم
لهجه و گویش تهرانی
فهمیده
-
چیز خور کردن
لهجه و گویش تهرانی
مسموم کردن، جادو جنبل کردن
-
چی چی،چی چیز
لهجه و گویش تهرانی
چه چیزی
-
چی چیز ،()ک
لهجه و گویش تهرانی
چیز اندک
-
بی همه چی،بی همه چیز
لهجه و گویش تهرانی
بد ترین فرد،کسی که به هیچ اصلی پایبند نیست
-
جستوجو در متن
-
پِک
لهجه و گویش بختیاری
pek 1. پُتک؛ 2. برجسته، مُحدّب. pešnis pekka>پیشانىاش برجسته است> .
-
برجسته کاری
لهجه و گویش تهرانی
نقش برجسته با قلم زنی
-
پُکُلى
لهجه و گویش بختیاری
pokoli برجسته.
-
غُلنبه
لهجه و گویش تهرانی
برجسته
-
لب قلوهای
لهجه و گویش تهرانی
دارای لب های برجسته
-
قُپَّه،کپه، کپه
لهجه و گویش تهرانی
برجسته،برآمده،گنبد
-
وَرْقُلُمْبیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
wargholombida در گویش گنابادی یعنی بیرون زده ، هویدا ، برجسته ، برجستگی