کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چپاول و دستاندازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چار دست و پا
لهجه و گویش تهرانی
مانند کودکان روی دست و پا حرکت کردن
-
دست گردون،دست گردان
لهجه و گویش تهرانی
وام دادن و وام گرفتن ،قرض، تنخواه
-
چنگلوک
لهجه و گویش تهرانی
کج دست و پا،کسی که دست و پایش سست شده و به کمک نیازداشته باشد.
-
ماْسیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
masida در گویش گنابادی یعنی خرج کردن ، ولخرجی ، دست باز کردن ، دست و دلباز بودن
-
مِس مِس کردن
لهجه و گویش تهرانی
فِس فِس کردن، این دست و اون دست کردن،آهستگی
-
بی دست و پا
لهجه و گویش تهرانی
بی عرضه
-
دست بوس
لهجه و گویش تهرانی
عرض کوچکی و احترام
-
دست پاک
لهجه و گویش تهرانی
آدم پاک و سالم
-
دست و پا چُلُفتی
لهجه و گویش تهرانی
بی عرضه
-
دست و پا دار
لهجه و گویش تهرانی
با عرضه
-
دست و پا کردن
لهجه و گویش تهرانی
فراهم کردن
-
دست و پنجولت درد نکنه
لهجه و گویش تهرانی
تشکّر
-
نیمدار
لهجه و گویش تهرانی
دست دوم،کهنه و مستعمل
-
تو پوست گردو گذاشتن (دست/پا)
لهجه و گویش تهرانی
دست و پای گربه دزد را قیرزده در پوست گردو میچسباندند ،ازشکارعاجز میشد
-
دست و پا را گم کردن
لهجه و گویش تهرانی
مضطرب و سراسیمه شدن