کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهار تنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چهار بازار
لهجه و گویش تهرانی
دوبازار متقاطع
-
چهار عرق
لهجه و گویش تهرانی
عرق بید، نعنا، کاسنی، بیدمشک (شامل سرد و خشک و گرم و رطوبتی)
-
چهار نعل
لهجه و گویش تهرانی
به سرعت، به سرعت دوید
-
جستوجو در متن
-
چشم تنگ
لهجه و گویش تهرانی
تنگ نظر
-
نظر تنگ
لهجه و گویش تهرانی
کوتاه نظر، خسیس، تنگ چشم
-
تنگ مشته
لهجه و گویش تهرانی
گیره چوبی حکاکی که آنرا داخل تنگ میگذارند
-
چش تنگ
لهجه و گویش تهرانی
خسیس و تنگ نظر،بخیل
-
فشار
لهجه و گویش تهرانی
تنگ
-
تنگ
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: teng طاری: tang طامه ای: tang طرقی: tang کشه ای: tang نطنزی: tang
-
تنگ
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tanga طاری: lâ طامه ای: tanga طرقی: lâtanga کشه ای: tanga نطنزی: ǰor
-
تَنگ
لهجه و گویش بختیاری
tang 1. تنگ؛ 2. نام تسمهاى چرمى که از زیر شکم اسب و الاغ مىگذرد، دَوال؛ 3. دَرّه، تنگه میان دو کوه.
-
تِنگ
لهجه و گویش بختیاری
teng سِفت، فشرده.
-
تُنگ
لهجه و گویش بختیاری
tong تُنگ، ظرفِ دوغخورى.
-
زندان هارون
لهجه و گویش تهرانی
جای تنگ.