کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چشمک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چشمک،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
کنایه و اشاره مخفی با چشم
-
جستوجو در متن
-
کورسو (زدن)
لهجه و گویش تهرانی
چشمک زدن
-
تیَه شَن
لهجه و گویش بختیاری
tia šan چشمک زد، با چشم اشاره کرد.
-
سوسو زدن
لهجه و گویش تهرانی
چشمک زدن چراغ
-
پُلَکْ
لهجه و گویش گنابادی
polak در گویش گنابادی یعنی چشمک ، چشمک زدن ، این واژه گاهی بصورت ترکیبی بصورت خرپلک به کار میرود.
-
سوسو
لهجه و گویش تهرانی
چشمک زدن چراغ،روشنائی کم
-
پِرْپِرْ
لهجه و گویش گنابادی
perper در گویش گنابادی یعنی مژه بر هم زدن ، مژگان باز و بسته کردن ، عشوه گری با چشم ها ، پرش تصویر ، چشمک زدن