کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پی پر کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پَیَ
لهجه و گویش گنابادی
paya در گویش گنابادی یعنی رعد و برق
-
پِى
لهجه و گویش بختیاری
pey 1. ردِ پا؛ 2. رگِ پشتِ پا؛ 3. پایه بنا.
-
پى
لهجه و گویش بختیاری
pi پیه، چربى.
-
یک پی دو پی
لهجه و گویش تهرانی
بازی که از روی هم میپرند
-
کُل پَیَ
لهجه و گویش گنابادی
kolpaya در گویش گنابادی به معنای صاعقه و رعد و برق میباشد.
-
شالوده (پی)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: pey طاری: peh طامه ای: peh طرقی: peh کشه ای: pey نطنزی: pey
-
پی گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
چاق شدن
-
پرو پی
لهجه و گویش تهرانی
ریشه
-
پی او
لهجه و گویش تهرانی
کنایه مسیر آب
-
پی، پَروپی
لهجه و گویش تهرانی
پایه و اساس
-
پی، پیه
لهجه و گویش تهرانی
پیه و چربی
-
رگ و پی
لهجه و گویش تهرانی
رگ و ریشه
-
پی سوز، پیه سوز،
لهجه و گویش تهرانی
چراغ پیاله ای فتیله داربا روغن کرچک که دود میکند( ابزار مقنیها)
-
پی و پا
لهجه و گویش تهرانی
پا ،توان راه رفتن