کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیچ دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پیچ جاده
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: pič طاری: pič طامه ای: pič طرقی: pič کشه ای: pič نطنزی: pič
-
پیچ پیچک
لهجه و گویش بختیاری
pič-pičak پیچک.
-
انگشت پیچ
لهجه و گویش تهرانی
نوعی حلوا از سفیده تخم مرغ و شکر (+آب چوبک )،غلیظ
-
مچ پیچ
لهجه و گویش تهرانی
پاتابه
-
نی پیچ
لهجه و گویش تهرانی
لوله نی قلیان،خرطومی
-
مچ پیچ
لهجه و گویش بختیاری
moč-pič مچ پیچ.
-
فتیله پیچ
لهجه و گویش تهرانی
فن کشتی که دو پا را از مچ گرفته و میتابانند تا حریف روی زمین بیافتد.
-
کله پیچ
لهجه و گویش تهرانی
عمامه
-
جستوجو در متن
-
گِرْدُنْدَ
لهجه و گویش گنابادی
gerdonda در گویش گنابادی یعنی پیچیدن ، پیچ دادن ، پوشیدن لباس
-
بِلْقُفْنَ
لهجه و گویش گنابادی
belghofna در گویش گنابادی یعنی گره زدن ، پیچ دادن
-
تافْتَ
لهجه و گویش گنابادی
tafta در گویش گنابادی یعنی بافیدن ، تاب ددن ، پیچ دادن ، پیچاندن
-
طُو
لهجه و گویش گنابادی
touw در گویش گنابادی به معنای چطور و چگونه و چطوری میباشد.چرخاندن ، پیچ دادن دور هم