کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیلَه دِنُّون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیلَه دِنُّون
لهجه و گویش بختیاری
pila-dennun پیله دندان، تورم بخشى از صورت به سبب چرک کردن دندان.
-
واژههای مشابه
-
پیله
لهجه و گویش تهرانی
پلک چشم
-
پیله
لهجه و گویش تهرانی
ورم دندان
-
پیله، پیله کردن،
لهجه و گویش تهرانی
ورم دندان،سماجت،مزاحم کسی شدن.
-
پیله کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: pila bekeri طاری: pila kard(mun) طامه ای: pila kardan طرقی: pila kardmun کشه ای: pila kardmun نطنزی: pâpey baboyan
-
پیلَه کِردن
لهجه و گویش بختیاری
pila kerdan 1. ورم کردن لثه دندان؛ 2. لج کردن؛ 3. ظهور دانه حبوبات درون پیله، سفت شدن دانه حبوبات درون پیله.
-
تیا پیلَه
لهجه و گویش بختیاری
tiâ pila با خشم نگریستن، چشم غُرّه رفتن.
-
بد پیله
لهجه و گویش تهرانی
سِمِج
-
پیله ور
لهجه و گویش تهرانی
فروشنده خرده پا
-
شیله پیله
لهجه و گویش تهرانی
حقه بازی و دغلی
-
مایه پیله،مایه تیله
لهجه و گویش تهرانی
پول وپله
-
پیله ای، بدپیله
لهجه و گویش تهرانی
سمج