کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشبالدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بال
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bâl طاری: bâl طامه ای: bâl طرقی: bâl کشه ای: bâl نطنزی: bâl
-
بال
لهجه و گویش بختیاری
bâl 1. بال؛ 2. آستین؛ 3. بازو. bâl-e piran-om derda>:آستین پیراهنم پاره شده است؛ bâl-e arus-e beger:بازوى عروس را بگیر> .
-
بال
لهجه و گویش تهرانی
دست از مچ تا انتهای بازو
-
بال بال
لهجه و گویش گنابادی
balbal در گویش گنابادی یعنی تقلا کردن ، زور زدن ، مبارزه کردن با بیماری یا مرگ
-
پِیْش
لهجه و گویش گنابادی
peish در گویش گنابادی یعنی زمان گذشته ، جلوی رو ، پوش کتاب یا جزوه ، روانداز وسایل برای حفظ آنها از گرما یا خاک
-
پیش
لهجه و گویش بختیاری
piš بوته صحرایى، هیزم.
-
پیش
لهجه و گویش تهرانی
برنده بازی و قمار
-
پیش پیش
لهجه و گویش تهرانی
صدازدن گربه
-
دار
لهجه و گویش تهرانی
دستگاه قالیبافی و بافندگی .
-
دار
لهجه و گویش بختیاری
dâr 1. دار قالىبافى؛ 2. گاوآهن، خیش (ابزارى است که با آن زمین را شیار داده یا شخم کنند)؛ 3. چوبه دار؛ 4. درخت.
-
بال پشه
لهجه و گویش تهرانی
مقدار کم
-
پس بال
لهجه و گویش تهرانی
پشت بال
-
پیش اذون،پیش خوانی
لهجه و گویش تهرانی
مقدمه اذان
-
پیش پیش کردن
لهجه و گویش تهرانی
خواندن گربه
-
بامدار،بوم دار
لهجه و گویش تهرانی
دستیار و شاگرد کفتر باز