کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پَت پا ،فتِ پا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پُتْ
لهجه و گویش گنابادی
pot در گویش گنابادی یعنی صدا کردن چیزی هنگام برخورد با زمین یا چیز دیگر ، ترکیدن ، منفجر شدن
-
پِتَّ
لهجه و گویش گنابادی
petta در گویش گنابادی یعنی راز ، اسرار ، سِر ، کارهای بد و بدکاری ها
-
پِت
لهجه و گویش بختیاری
pet بینى.
-
پِت پِت،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
صدای خاموش شدن ،صدای موتوری که خفه کار کند
-
پِت نَتیلیشیدَه
لهجه و گویش بختیاری
pet-natilišida 1. بینى پاره نشده (معمولاً نرمه بینى الاغ نر را در سن بلوغ شکاف مىدهند تا به هنگام حمل بار سنگین راحتتر نفسبکشد)؛ 2. (کنایى) نادان.
-
باد به پِت آویدن
لهجه و گویش بختیاری
bâd be pet âvidan 1. باد به بینى شدن (در اوائل بهار حیوانات جوانى مانند کره اسب، کره خر و گوساله وقتى از طویله بیرون مىآیند شادىکنان پوزه خود رارو به بالا مىگیرند و به اطراف مىدوند) اصطلاحا گویند:«باد به پتآویده»؛ 2. (کنایى) جوان جلف و سبکسر.
-
پَت و پهن
لهجه و گویش تهرانی
پهن
-
واژههای همآوا
-
پَت پا ،فتِ پا
لهجه و گویش تهرانی
لگدی که با کنار پا برای زیر پا خالی کردن میزنند
-
جستوجو در متن
-
نوک پا،توک پا
لهجه و گویش تهرانی
سر شصت پا،کمی راه رفتن(یک توک پا بریم)
-
پا
لهجه و گویش تهرانی
همراه رفیق
-
پا
لهجه و گویش بختیاری
pâ 1. پا؛ 2. واحد مساحت زمین کشاورزى و برابر با 81 جفت گاو.
-
پا لَنگ کِردن
لهجه و گویش بختیاری
pâlang kerdan این پا آن پا کردن، درنگ کردن، دیر اقدام کردن.
-
شال پا
لهجه و گویش بختیاری
šâl-pâ شال پا، شال پشمى بلندى که در زمستان دور ساق پا پیچند.