کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پولی پولی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
افلاس
لهجه و گویش تهرانی
بی پولی
-
نقره داغ
لهجه و گویش تهرانی
جریمه پولی
-
مایه سوز،() شدن
لهجه و گویش تهرانی
بی پولی،ورشکستگی
-
وجه دستی
لهجه و گویش تهرانی
پولی که قرض بگیرند
-
دَشت،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
اولین پولی که کاسب میگیرد.
-
زیر لفظی
لهجه و گویش تهرانی
پولی که برای بله گفتن به عروس می دهند
-
زیرلفجی، زیرلفظی
لهجه و گویش تهرانی
پولی که برای بله گفتن به عروس میدهند.
-
مُهلَتانه
لهجه و گویش تهرانی
پولی که برای مهلت گرفتن میدهند
-
خدمتانه
لهجه و گویش تهرانی
پولی که رعایا به ارباب می دادند
-
عباسی
لهجه و گویش تهرانی
پولی به ارزش چهار شاهی،پول اندک
-
دستگرمی
لهجه و گویش تهرانی
انعام،پولی که قمار باز اول بازی در دست دارد
-
منت به ....
لهجه و گویش تهرانی
جهت گریز از منت میگویند.منت به پولی که میدهم
-
چِندک
لهجه و گویش تهرانی
مسکوک مسی، نیم پولی یک چهارم شاهی
-
دَشت
لهجه و گویش تهرانی
پولی در عید یا در روز که بار اول به دست کسی برسد
-
چراغ آخر،چراغ الله
لهجه و گویش تهرانی
پولی که معرکهگیر پس از پولهای دیگر مطالبه میکند.