کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوستپسین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پَسین
لهجه و گویش بختیاری
pasin عصر، نزدیک غروب.
-
پَسین
لهجه و گویش تهرانی
زیره،آستری
-
پسین
لهجه و گویش تهرانی
غروب
-
پوست
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: pus(s) طاری: püs(s) طامه ای: püs(s) طرقی: pös(s) کشه ای: püs(s) نطنزی: pus(s)
-
پسین،()فردا
لهجه و گویش تهرانی
سه روز بعد
-
پوست بدن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: pus طاری: püss-e bedan طامه ای: pust طرقی: püss-e bedan کشه ای: püs(s) نطنزی: pust-e bedan
-
تخت پوست
لهجه و گویش تهرانی
زیرانداز پوستی،بساط درویشی
-
تخته پوست
لهجه و گویش تهرانی
زیرانداز درویشان
-
پوست کلفت
لهجه و گویش تهرانی
مقاوم،بیخیال
-
کیست (غدة زیر پوست)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: došvel طاری: došmel طامه ای: qodda طرقی: došmel کشه ای: došmel نطنزی: dombelǰirpusti
-
آش دادن (پوست)
لهجه و گویش تهرانی
دباغی
-
جُل و پوست
لهجه و گویش تهرانی
مفرش ،اثاثه
-
دست و پا تو پوست گردو گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
گرفتار کردن
-
تو پوست گردو گذاشتن (دست/پا)
لهجه و گویش تهرانی
دست و پای گربه دزد را قیرزده در پوست گردو میچسباندند ،ازشکارعاجز میشد