کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوزه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: puza طاری: püza طامه ای: puza طرقی: pöza کشه ای: pöza نطنزی: puza
-
واژههای مشابه
-
پوزة کوه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: puz-e kuh طاری: pözakop(p)a طامه ای: puz-e kuh طرقی: pözaköh کشه ای: nok-e kih نطنزی: kalakuh
-
جستوجو در متن
-
پوز
لهجه و گویش بختیاری
puz پوزه.
-
پوز بَن
لهجه و گویش بختیاری
puz-ban پوزهبند، تور نخى با سوراخهاى درشت که هنگام خرمنکوبى به پوزه گاو بندند.
-
باد به پِت آویدن
لهجه و گویش بختیاری
bâd be pet âvidan 1. باد به بینى شدن (در اوائل بهار حیوانات جوانى مانند کره اسب، کره خر و گوساله وقتى از طویله بیرون مىآیند شادىکنان پوزه خود رارو به بالا مىگیرند و به اطراف مىدوند) اصطلاحا گویند:«باد به پتآویده»؛ 2. (کنایى) جوان جلف و سبکسر.