کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنج روزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پِنْجَ
لهجه و گویش گنابادی
penja در گویش گنابادی یعنی نوک انگشتان دست ، پنجه دست
-
پِنْجِ کِش
لهجه و گویش گنابادی
penjekesh در گویش گنابادی وسیله ایست شبیه چهارشاخ ولی با دسته کوچه و با قسمتی شبیه تیغ ریش زنی و اصلاح صورت که با نخی دو طرف آن به چوبی وصل است و برای ایجاد پَلْ در زمین کشاورزی بکار میرود ، نوعی نان که با پنجه خمیر را صاف کنند.
-
پنج دری
لهجه و گویش تهرانی
اتاق مهمانخانه و پذیرائی،شاهنشین.
-
پنج زاری
لهجه و گویش تهرانی
پنج هزار عباسی ،پنج ریالی
-
پنج سیر
لهجه و گویش تهرانی
375گرم
-
جستوجو در متن
-
روزه کله گنجشکی
لهجه و گویش تهرانی
روزه نصف روزه برای بچهها
-
روزه جهودی
لهجه و گویش تهرانی
روزه سه روز یهودیان
-
دهگی
لهجه و گویش تهرانی
روضه ده روزه
-
روزهدار
لهجه و گویش بختیاری
ruza-dâr کسى که روزه باشد.
-
خوش روزه
لهجه و گویش تهرانی
در مقام قبولی طاعات گفته میشود
-
کِوِرچه
لهجه و گویش بختیاری
keverča چِرک سرنوزادچند روزه پیش از شستشو.
-
روزه گرفتن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ruǰa begiri طاری: röǰa gat(mun) طامه ای: ruǰa gitan طرقی: röǰa geratmun کشه ای: röǰa gatmun نطنزی: ruǰa geretan
-
آتش افروز
لهجه و گویش تهرانی
شعبده باز ایام عید که مواد آتشزا به مشعل فوت میکند و یا روی سرش خمیر گذاشته و روی آن آتش روشن میکند:آتش افروزه سالی یک روزه!