کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنج تن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پِنْجَ
لهجه و گویش گنابادی
penja در گویش گنابادی یعنی نوک انگشتان دست ، پنجه دست
-
پِنْجِ کِش
لهجه و گویش گنابادی
penjekesh در گویش گنابادی وسیله ایست شبیه چهارشاخ ولی با دسته کوچه و با قسمتی شبیه تیغ ریش زنی و اصلاح صورت که با نخی دو طرف آن به چوبی وصل است و برای ایجاد پَلْ در زمین کشاورزی بکار میرود ، نوعی نان که با پنجه خمیر را صاف کنند.
-
پنج دری
لهجه و گویش تهرانی
اتاق مهمانخانه و پذیرائی،شاهنشین.
-
پنج زاری
لهجه و گویش تهرانی
پنج هزار عباسی ،پنج ریالی
-
پنج سیر
لهجه و گویش تهرانی
375گرم
-
جستوجو در متن
-
تن خور
لهجه و گویش تهرانی
برازندگی لباس در تن
-
بیکار و بیعار
لهجه و گویش تهرانی
ولگرد،تن پرور
-
خوش تن و بدن
لهجه و گویش تهرانی
زیبا
-
مو به تن سیخ شدن
لهجه و گویش تهرانی
ترسیدن
-
تن به کار دادن
لهجه و گویش تهرانی
کار کردن
-
تن خاریدن
لهجه و گویش تهرانی
کتک خواستن
-
تن فروش
لهجه و گویش تهرانی
خود فروش
-
تن کردن
لهجه و گویش تهرانی
جفت کردن کبوتران
-
جان ،جون
لهجه و گویش تهرانی
تن ،پایین تنه