کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنبه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گیس پنبه
لهجه و گویش تهرانی
پیر
-
مث پنبه
لهجه و گویش تهرانی
نرم و سفید
-
پنبه زن
لهجه و گویش تهرانی
حلاج
-
پنبه کهنه
لهجه و گویش تهرانی
خوابیده وتنبل
-
پهلوان پنبه
لهجه و گویش تهرانی
به ظاهر قوی
-
پهلوون پنبه
لهجه و گویش تهرانی
شیر صولت، شیر برفی،آدم بی زور و پهلواننما
-
آتش و پنبه،آتیش و پنبه
لهجه و گویش تهرانی
دو چیز متضاد، زن و مرد تنها
-
پیت پیت،پیت پیت پنبه
لهجه و گویش تهرانی
صدای کمان پنبه زنی
-
جستوجو در متن
-
هِلاّجى کِردن
لهجه و گویش بختیاری
hellâji kerdan حلاجى کردن، پنبه زدن، الیاف به هم فشرده پنبه را از هم باز کردن.
-
واْجیْ
لهجه و گویش گنابادی
waji در گویش گنابادی یعنی باز کردن کوک و دوخت پارچه ، جِرْ دادن ، پاره کردن ، جدا کردن پنبه ها از هم یا از قُپّه پنبه
-
گیشگُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
(م)gišgonnan باز کردن الیاف پشم یا پنبه فشرده به هم، با دست.