کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پف فام تنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پُف
لهجه و گویش بختیاری
pof 1. جگر سفید، ریه؛ 2. پف.
-
پُف
لهجه و گویش تهرانی
باد، پف کرده، باد کرده،فوت،سبک وزن و دارای حجم زیاد
-
پِف
لهجه و گویش تهرانی
از اصوات، صدای ناهنجار مار
-
پُف نم،پُف نم زدن
لهجه و گویش تهرانی
آب را با دهان پاشیدن،افشانه زدن آب در ساخت نمد
-
پُف کِردن
لهجه و گویش بختیاری
pof kerdan 1. فوت کردن، دمیدن هوا از دهان؛ 2. ورم کردن، حجیم شدن.
-
پف آلود
لهجه و گویش تهرانی
پوک ،باد کرده
-
پُف کردن
لهجه و گویش تهرانی
ورم کردن
-
پوف، پُف
لهجه و گویش تهرانی
فوت کردن و دمیدن،باد
-
قُرُم پُف
لهجه و گویش تهرانی
قرمساق و پفیوز،ناسزائی است به مردان
-
نم و پُف
لهجه و گویش تهرانی
افشانه زدن و تمیز کردن
-
پُخ،پخت،بُغ،پُف
لهجه و گویش تهرانی
بخار
-
خُر و پُف
لهجه و گویش تهرانی
صدای خواب