کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پروانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پروانه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: parparinǰe / parvâna طاری: parparači طامه ای: parpareče طرقی: parvâna / parpari کشه ای: parvâna نطنزی: parvâna
-
جستوجو در متن
-
پِرپِروک
لهجه و گویش بختیاری
perperuk پروانه.
-
شاپَرک
لهجه و گویش تهرانی
پروانه
-
پَری
لهجه و گویش تهرانی
پروانه، پروین،پریوش،پریرخ
-
شب پره
لهجه و گویش تهرانی
شاپرک، پروانه/خفاش که قدیم در تهران زیاد بود
-
گِرِه کِفت
لهجه و گویش بختیاری
gere keft گرهى که به شکل پروانه زده شود و به آسانى باز شود.
-
وِ
لهجه و گویش بختیاری
ve بید (تخم نوعى پروانه که از الیاف پارچه تغذیه مىکند).
-
کِفت
لهجه و گویش بختیاری
keft 1. سر گردنه؛ 2. نوعى گره شبیه به پروانه.
-
تَقِز
لهجه و گویش گنابادی
taghez در گویش گنابادی یعنی زنجره/ جیرجیرک وحشی گونه ای از حشره دارای دوچشم که با فاصله از هم بر روی سر قرار دارد و دو بال شفاف با رگه های. زیاد بیشترین مدت عمر به صورت لارو در زیر خاک و لابه لای پوسته درختان سپری می شود که بعضا تا 17 سال نیز در بعضی...