کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پختن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bepeči طاری: paxmun طامه ای: paxtan طرقی: pax(t)mun کشه ای: paxtmun نطنزی: paxtan
-
واژههای مشابه
-
آش پختن
لهجه و گویش تهرانی
توطئه کردن برای کسی .
-
جستوجو در متن
-
دَم کردن
لهجه و گویش تهرانی
پختن چیزی بدون آنکه بجوشد.
-
بار کردن
لهجه و گویش تهرانی
پختن دیزی: دیزی کسی را بار کردن
-
اُوو دَسُّوو
لهجه و گویش بختیاری
ow dassow آبى که هنگام پختن نان کنارِ دستنانپز گذارند تا انگشتان را با آن تر کند.(براى پختن کلوچه شیر بهجاى آب ازدوغ و گل کوشک استفاده کنند). نیز gol kowšak .
-
دُو گُولَه
لهجه و گویش بختیاری
dugula/digula/diga ظرف سفالى مخصوص پختن آبگوشت.
-
تیر و تَخُونَه
لهجه و گویش بختیاری
tir-o-taxona وسایل پختن نان شامل تیر و تخونه taxuna .
-
چانه
لهجه و گویش تهرانی
پیمانه، خمیر گرد کرده برای پختن نان ، گنده خمیر
-
سفره خمیر
لهجه و گویش بختیاری
sofra xamir سفره بزرگ نخى به ضخامت و اندازهجاجیم که وسایل پختن نان را روى آنگذارند.
-
سَلمِه،سَلمک
لهجه و گویش تهرانی
نوعی سبزی کوهی با برگ بیضی شکل ، در پختن بورانی بکار میرود.
-
کِرّپایه
لهجه و گویش بختیاری
kerr-pâya چیدن هیزم با روش خاص در تنور براى پختن نان نیز kerr zadan .
-
کولِ مال
لهجه و گویش بختیاری
kul-e mâl قرص نان ضخیمى که از ضایعاتِ نان به هنگام پختن تهیه مىشود.
-
تَوَ
لهجه و گویش گنابادی
tawa در گویش گنابادی یعنی ظرف سرخ کن ، ماهی تابه ، ظرف مسی که برای تف دادن غذا یا پختن غذا با روغن استفاده میشود.