کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پای کم داشتن از پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پایِ رفتن
لهجه و گویش تهرانی
توان رفتن .()ندارم
-
پازور،پازر(پای افزار)
لهجه و گویش تهرانی
چارُق
-
رقاص پای ناقاره
لهجه و گویش تهرانی
آدم بیکار،حاکم حندق.
-
مث سنگ پای قزوین
لهجه و گویش تهرانی
بی آزرم، زبر، پررو
-
پای قاپوق،پاقاپوق
لهجه و گویش تهرانی
میدان اعدام (محمدیه)
-
پای کسی را بریدن
لهجه و گویش تهرانی
مانع رفت و آمد کسی شدن
-
جستوجو در متن
-
کم داشتن
لهجه و گویش تهرانی
خل بودن
-
رو کم کردن،رو کم کنی
لهجه و گویش تهرانی
کسی را بور کردن ،از رو بردن
-
حلوا جوزی،قسط()
لهجه و گویش تهرانی
حلوائی از آرد و شیره و گردو که گران بوده و کم میداده اند/سهمیه کم
-
پادَرَختى
لهجه و گویش بختیاری
pâ-daraxti پادرختى:میوههایى که به سبب وزش باد، کم قوه بودن زمین و درخت، نوک زدن پرندگان و یا بیش از حد رسیدن میوه پاىِ درخت ریخته باشد.
-
پاپاسی
لهجه و گویش تهرانی
پول کم، واحدی از پول (مترادف غاز)،یکدهم شاهی
-
زدن
لهجه و گویش تهرانی
کم کردن،کوتاه کردن ،از سر و ته چیزی زدن
-
مویی رد کردن
لهجه و گویش تهرانی
از خطر با فاصله کم گذشتن
-
کُم
لهجه و گویش بختیاری
kom نبش، گوشه، کُنج (از سمت مُحدّب).