کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پای در سنگ آمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پایِ رفتن
لهجه و گویش تهرانی
توان رفتن .()ندارم
-
پازور،پازر(پای افزار)
لهجه و گویش تهرانی
چارُق
-
رقاص پای ناقاره
لهجه و گویش تهرانی
آدم بیکار،حاکم حندق.
-
پای قاپوق،پاقاپوق
لهجه و گویش تهرانی
میدان اعدام (محمدیه)
-
پای کسی را بریدن
لهجه و گویش تهرانی
مانع رفت و آمد کسی شدن
-
پای /زیرعَلَم کسی سینه زدن
لهجه و گویش تهرانی
جانبداری از کسی
-
جستوجو در متن
-
ریپی آمدن
لهجه و گویش تهرانی
ژست گرفتن، قیاف آمدن،قمپز در کردن
-
قُپی آمدن
لهجه و گویش تهرانی
پُز دادن و لاف زدن ـ چوسی آمدن،قمپز در کردن
-
از آب در آمدن
لهجه و گویش تهرانی
نتیجه شدن
-
توزرد ،()در آمدن
لهجه و گویش تهرانی
غیر صادق
-
چوسی آمدن
لهجه و گویش تهرانی
قمپز در کردن،نازیدن
-
بیِّ
لهجه و گویش گنابادی
biie در گویش گنابادی یعنی بیائید ، تشریف بیاوردید ، یک تعارف برای مهمان کردن کسی یا خانواده ای برای آمدن به خانه برای مهمانی یا آمدن به درون خانه است زمانی که دم در هستند.
-
دِراه
لهجه و گویش گنابادی
derah در گویش گنابادی یعنی مسافر ، در حال رفتن یا آمدن ، در مسیر
-
میَّنْ
لهجه و گویش گنابادی
miyan یعنی می آیند ، در حال آمدن هستند.