کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وَر پریدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وَر پریدن
لهجه و گویش تهرانی
نوعی نفرین،مرگ ناگهانی
-
واژههای مشابه
-
وَرْ
لهجه و گویش گنابادی
war در گویش گنابادی یعنی طرف ، جهت ، مسیر
-
وِرْ
لهجه و گویش گنابادی
wer در گویش گنابادی یعنی پر حرفی ، حرافی
-
وِر
لهجه و گویش تهرانی
یاوه گفتن، پرگوئی
-
وُرّ و وُرّ
لهجه و گویش تهرانی
تند،به سرعت
-
ور جزّیدن،ور چزّیدن
لهجه و گویش تهرانی
سخت ناراحت شدن،سوختن،مچاله شدن بر اثر سوختن
-
وَر،ور دل ، وردست
لهجه و گویش تهرانی
در کنار:()کسی نشستن
-
ور آمدن
لهجه و گویش تهرانی
آماده شدن خمیر
-
وَر رفتن
لهجه و گویش تهرانی
انگولک کردن
-
یک ور
لهجه و گویش تهرانی
یک سمت
-
وُر اووِدن
لهجه و گویش بختیاری
vor-owvedan ورآمدن (خمیر).
-
وُر پِریدن
لهجه و گویش بختیاری
vor-peridan گلاویز شدن، دعوا کردن.
-
وُر پِریده
لهجه و گویش بختیاری
vor-perida وَرپریده (نفرین است).
-
وُر تارُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
vor-târonnan فرار دادن، تار و مار کردن.