کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
وَن
لهجه و گویش تهرانی
زبان گنجشک
-
وَن
لهجه و گویش بختیاری
van انداخت.
-
وَن به وَن
لهجه و گویش بختیاری
van-be-van منزل به منزل، شهر به شهر.
-
سینَه وَن
لهجه و گویش بختیاری
sina-van سینهبند.
-
سا تیانِ وَن
لهجه و گویش بختیاری
sâ tiân-e van پشت چشم نازک کرد، خودش را گرفت.
-
سینَه وَنِِّ بَچه
لهجه و گویش بختیاری
sina-vann-e bača سینهبند بچه.
-
سینَه وَنِّ اسب
لهجه و گویش بختیاری
sina-vann-e asb سینهبند اسب، تسمه چرمى جلوى سینهاسب که داراى سه رشته در زیر شکم ودو سوى گردن است.
-
سینَه وَنِّ سگ
لهجه و گویش بختیاری
sina-vann-e sag سینهبند سگ (سگِ گلّه به هنگام حمله اگر چند متر فاصله داشته باشد،اولین ضربه را با سینه به دشمن مىزند. بدین سبب او را به سینهبندىمجهز مىکنند که از چند لایه چرم ضخیم تشکیل شده و در میان آنسیخکى حدود پنج سانتىمتر قرارمىدهند که هنگام حمله ...
-
در و دربند(ون)
لهجه و گویش تهرانی
حصار،نگهبانی،ورودی
-
واژههای همآوا
-
وَن
لهجه و گویش تهرانی
زبان گنجشک
-
وَن
لهجه و گویش بختیاری
van انداخت.