کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ولی و بزرگتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لَونه وِلّی
لهجه و گویش تهرانی
کبوتران نیمه وحشی که جفتی هرجا لانه میکنند.
-
پوریای ولی
لهجه و گویش تهرانی
پهلوانی معروف
-
جستوجو در متن
-
جواب پسائی، جواب پسائی کردن
لهجه و گویش تهرانی
جر و بحث بخصوص با بزرگتر
-
میلیچ پوپى
لهجه و گویش بختیاری
milič pupi میلیچ پوپى (نام پرندهاى خاکىرنگ و بزرگتر از گنجشک با تاجى از پر که در کوه و صحرا زندگى مىکند، میلیچ صحرایى).
-
کالوئى
لهجه و گویش بختیاری
kâlowi نوعى پاىافزار ابتدایى که احتمالاً چارُق باشد و قبل از گیوه مورد استفاده بوده است. طرز تهیه:یک قطعه چرم بزرگتر از کف پا که دور آن را به فاصله سه تا چهار سانتىمتر سوراخ کردهاند و چرم ضخیم دیگرى را به اندازه کف پا روى آن مىنهند و نوار باریک چرمى ...
-
طِغار
لهجه و گویش گنابادی
teghar ظروف سفالی ای است بزرگتر از کاسه که برای خوردن آش در گناباد استفاده میشود و چند نفر همزمان در آن آش میخورند. طغار را همچنین برای مالیدن قوروت گوسفندی در آن همراه آب برای گرفتن کشک استفاده میکنند.
-
بِه چَش کردن
لهجه و گویش گنابادی
be chash kerdan این واژه در گویش گنابادی با تلفظ (bechash)به معنای چشم زخم زدن ، شوری چشم ، بدشگونی و شومی نگاه به کار میرود. مردم گناباد از گذشته های دور اعتقاد تامه ای به شومی نگاه از روی بدخواهی داشته اند و معتقد بوده اند که برخی افراد با نگاه خاص...