کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وقت تلف شده 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چه وقت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: key / čevaxdi طاری: kex طامه ای: key طرقی: kex کشه ای: kex نطنزی: key
-
وقت کُشی
لهجه و گویش تهرانی
اتلاف وقت
-
سر وقت،()کسی رفتن
لهجه و گویش تهرانی
سراغ،سرو سراغ
-
ساعت،() دیدن/داشتن،وقت دیدن
لهجه و گویش تهرانی
وقت خوب بودن برای کاری
-
جستوجو در متن
-
زیده
لهجه و گویش بختیاری
zeyda زده شده (پنبه)، حلاجى شده.
-
یابو ورش داشته
لهجه و گویش تهرانی
مغرور شده
-
کَمیلَه
لهجه و گویش بختیاری
kamila 1. ترشحات خشک شده بینى؛ 2. کثافات خشک شده و چسبیده به پشم یا موى حیوانات.
-
اُوو رفتَه
لهجه و گویش بختیاری
ow rafta 1. آب رفته؛ 2. شسته شده.
-
تُوودار
لهجه و گویش بختیاری
tow-dâr 1. تبدار؛ 2. تابدار، تابیده شده.
-
گِرز
لهجه و گویش بختیاری
gerz نام نوعى طناب بافته شده مانند گیس.
-
بی ریخت
لهجه و گویش تهرانی
ناجور: اوضاع بی ریخت شده
-
وازِیدَه
لهجه و گویش بختیاری
vâ-zeyda 1. وازده، رد شده؛ 2. نامرغوب.
-
دو به لَت
لهجه و گویش بختیاری
do-be-lat 1. دو نصفه؛ 2. (کنایى) آردى که زِبْرآسیاب شده باشد.
-
تَختَه
لهجه و گویش بختیاری
taxta 1. تخته چوب؛ 2. بخشى از زمین یا باغکرتبندى یا قسمتبندى شده.