کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وارد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بَلَد
لهجه و گویش تهرانی
آشنا،وارد
-
سر رسیدن
لهجه و گویش تهرانی
وارد شدن،غافلگیر کردن ،تمام شدن
-
چپوندن
لهجه و گویش تهرانی
بزور وارد کردن
-
دم به دم کسی دادن
لهجه و گویش تهرانی
با کسی همصحبت یا وارد مشاجره شدن
-
ناخون بند کردن
لهجه و گویش تهرانی
در جایی وارد و کمی مسلط شدن
-
تپاندن
لهجه و گویش تهرانی
بزور پرکردن/وارد کردن
-
تپوندن
لهجه و گویش تهرانی
بزور وارد کردن،خوردن.
-
تیشه بند کردن
لهجه و گویش تهرانی
وارد کاری شدن= ناخن بند کردن
-
سرجوش
لهجه و گویش تهرانی
سنگی که از مجرای آن آب وارد حوض میشود.
-
جا کردن
لهجه و گویش تهرانی
وارد کردن،جادادن بزحمت،مرغ را داخل لانه کردن
-
ثقلِ سرد،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
قولنج،دل درد کسی که با شکم پر وارد آب سرد شود
-
زِیْرِسَرْ دِشْتَ
لهجه و گویش گنابادی
zeir sar deshta در گویش گنابادی یعنی قصد نتیجه ای داشتن ، تفکری که هنوز وارد مرحله عمل نشده است ، تصمیم داشتن ، کاسه زیر نیم کاسه داشتن ، تحت نظر داشتن
-
بِیغ
لهجه و گویش گنابادی
beygh در گویش گنابادی یعنی اعتماد ، اطمینان ، حساب کردن اندازه سهم یا سهام دیگری یا دیگران ، در حساب آوردن و وارد کردن در لیست