کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وابسته به پیاده روی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
راه
لهجه و گویش گنابادی
rah در گویش گنابادی یعنی پیاده روی ، جاده
-
لِکْ لِکْ
لهجه و گویش گنابادی
leklek در گویش گنابادی یعنی پا زدن ، رکاب زدن ، خط یازده ، پیاده روی
-
لیفه
لهجه و گویش تهرانی
حقالزحمه رستوران بین راهی به راننده که مسافران را آنجا پیاده کند.
-
صُلابه ،به() کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
بستن به چوب ضربدری روی زمین (شکنجه) ،چارمیخ،صلیب
-
هِن کشیدن،به ()
لهجه و گویش تهرانی
روی شکم حمل کردن
-
چُندک، چُمبک، () زدن
لهجه و گویش تهرانی
زانو به بغل گرفتن،روی دوکف پا نشستن
-
آتش افروز
لهجه و گویش تهرانی
شعبده باز ایام عید که مواد آتشزا به مشعل فوت میکند و یا روی سرش خمیر گذاشته و روی آن آتش روشن میکند:آتش افروزه سالی یک روزه!
-
بَنْ
لهجه و گویش گنابادی
ban در گویش گنابادی یعنی گیر ، قفل کردن روی چیزی ، گیر دادن به چیزی
-
پَت
لهجه و گویش گنابادی
pat در گویش گنابادی به موی بدن انسان گویند.موی روی سینه و شرمگاه
-
حیدری
لهجه و گویش تهرانی
تراشیدن ازپیشانی تا پس گردن به پهنای انگشت و بلند گذاشتن موی روی گوش
-
خاموت
لهجه و گویش تهرانی
طوق چوبی یا چرمی روی گردن اسب که دو مالبند به آن بسته میشود.
-
تیل به تیل
لهجه و گویش تهرانی
بازی پراندن تیله برای خوردن به تیلههای دیگر روی زمین،تیله بازی ، دوک بازی، دوز بازی،
-
مَکو
لهجه و گویش گنابادی
makouw در گویش گنابادی به معانی نکن ، ادامه نده ، ماسوره ، جای نخدان در خیاطی روی چرخ
-
پَهلون
لهجه و گویش گنابادی
pahlown در گویش گنابادی به خورجین که روی الاغ می اندازند گویند. مترادف جل در گویش گنابادی میباشد.
-
تَخْ کِرْدَ
لهجه و گویش گنابادی
takhkerda در گویش گنابادی یعنی پهن کردن ، صاف کردن ، هم سطح کردن ، دراز کشیدن به روی شکم