کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وابسته به مغز کله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کله پوک
لهجه و گویش تهرانی
بی مغز
-
کله پوک
لهجه و گویش تهرانی
آدم بی مغز
-
مَلاج
لهجه و گویش تهرانی
مغز سر، کله سر،وسط جمجمه،بخش نرم جمجمه
-
سر به طاق،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
کله کردن
-
کله کردن
لهجه و گویش تهرانی
دست به سر کردن
-
کله را به تاق کوبیدن
لهجه و گویش تهرانی
دست به سر کردن
-
بامب،بامبچه،دوبامبه
لهجه و گویش تهرانی
مشتی که از بالا به کله بزنند،توسری
-
سر و کله،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
بحث،کَل کَل،درس دادن به کودک
-
وَبِجیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
wabejida در گویش گنابادی یعنی سوخت ، سوخته ، آتش گرفتن پوست ، به سوختن مو های بدن انسان یا موهای کله گوسفند برای پخت کله پاچه وَبِجیدَن گویند.
-
ریک،ریسه
لهجه و گویش تهرانی
به نخ کشیده شده مغز هسته میوهجات یا میوه خشک
-
پُرْباد
لهجه و گویش گنابادی
porbad در گویش گنابادی یعنی ، ناراحت ، وقتی به عنوان پسوند کله می آید - کِلِ پُرْباْد - به معنای در توهم سیر کردن و آرمان گرایی است.
-
کُدُفک
لهجه و گویش گنابادی
kodofk در گویش گنابادی یعنی بزرگ ، بیش از اندازه معمول و متعادل ، خارج از عرف چیزی مثلا کله کدفک یعنی کسی که سرش خیلی نسبت به جثه اش بزرگ است.