کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هُرْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هُرْ
لهجه و گویش گنابادی
hor در گویش گنابادی یعنی صدای اِشتِعال و بلند شدن آتش
-
واژههای مشابه
-
هِرْ
لهجه و گویش گنابادی
her در گویش گنابادی یعنی مسخره کردن و مسخره بازی ، معمولا بصورت مرکب با واژه کِر بصورت هِر و کِر بکار میرود.
-
هر
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: har طاری: har طامه ای: har طرقی: har کشه ای: har نطنزی: har
-
هِرُ کِرْ
لهجه و گویش گنابادی
heroker در گویش گنابادی یعنی مسخره کردن و مسخره بازی درآوردن و ریشخند همراه با خنده
-
هُرّ(ی)
لهجه و گویش تهرانی
صدای فروریختن:دلم هُری ریخت= وحشت کردم
-
هُر گالَه
لهجه و گویش بختیاری
hor-gâla 1. جنجال، سروصدا؛ 2. رسوایى.
-
هِر(و)هِر، () کردن،،() و کِرکر
لهجه و گویش تهرانی
خنده بلند
-
باری به هر جهت
لهجه و گویش تهرانی
رفع تکلیف،همین طوری،بهر حال
-
مزن هر دم
لهجه و گویش تهرانی
ماس ماسک
-
نخود هر آش
لهجه و گویش تهرانی
فضول
-
هِرّ و بِرّ
لهجه و گویش تهرانی
بدیهیات، نیک و بد
-
هر از گاهی
لهجه و گویش تهرانی
گاهی
-
هِر و تر
لهجه و گویش تهرانی
خنده جلف
-
هر دو بقل
لهجه و گویش بختیاری
har-do-baqal مقدار علوفه یا جو و گندم چیده شده که در میان حلقه دستان جاى بگیرد.