کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هفت حجله نور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هفت ادویه
لهجه و گویش تهرانی
هفت چاشنی اصلی
-
هفتِ بیجار
لهجه و گویش تهرانی
ترشی 7سبزی، نعنا، مرزه، سوسن عنبر، ترخون، گشنیز، جعفری
-
هفت پشت
لهجه و گویش تهرانی
هفت نسل:() را بستن=ثروتمند شدن
-
هفت جوش
لهجه و گویش تهرانی
فلزی از آهن و مفرغ و قلع و سرب و مس و نقره و طلا،آلیاژ، چوب چند گره
-
هفت خط
لهجه و گویش تهرانی
رند،هفت خط باده
-
هفت دست
لهجه و گویش تهرانی
دفعات زیاد:()شستن
-
هفت سوراخ
لهجه و گویش تهرانی
منافذ بدن (دهان،بینی،دو گوش،دوچشم و ...)،جای مخفی:()قایم کردن.
-
هفت کچلون
لهجه و گویش تهرانی
وردی برای وزیدن باد. هفت کچلون بادباد./نام برادران جاهل در تهران
-
هفت وصله
لهجه و گویش تهرانی
وسایل لوطیها شامل قمه، زنجیر، جام جیب، تسبیح درشت، چپق سر و ته نقره، دستمال ابریشمی، پاشنه کش
-
یقه هفت
لهجه و گویش تهرانی
یقه به شکل هفت
-
مالیدی،()هفت دست
لهجه و گویش تهرانی
فوتینا!،خیط
-
هالو هفت شنبه
لهجه و گویش تهرانی
خیلی هالو،نادان
-
هفت پر کنه هند
لهجه و گویش تهرانی
دورترین ایالت هندوستان
-
هفت چاک/سولاخ
لهجه و گویش تهرانی
منافذ بدن
-
هفت در و دربندون
لهجه و گویش تهرانی
حفاظت زیاد