کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هفتاد و دو ملت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دو دو زدن
لهجه و گویش تهرانی
حرکت سریع چشم از ضعف،حالت ضعف و لاغری
-
دو دِن
لهجه و گویش بختیاری
do den دو دنده، نام ابزارى دو شاخه مخصوص گردآورى ساقههاى گندم و جو درخرمنکوبى.
-
دو آتیشه
لهجه و گویش تهرانی
برشته، دوبار پخت شده، دو تنوره، دوبار تقطیر شده(عرق) ،عصبانی و متعصب
-
دو سره بار کردن
لهجه و گویش تهرانی
از دو طرف سود بردن در خرید و فروش
-
درد و دو
لهجه و گویش تهرانی
همت
-
دو قبضه
لهجه و گویش تهرانی
سفت و محکم
-
مکابره کردن
لهجه و گویش تهرانی
یک و دو کردن
-
یک سر و دو گوش
لهجه و گویش تهرانی
آدمیزاد
-
یک و به دو کردن
لهجه و گویش تهرانی
مشاجره
-
کلفت و دو رگه
لهجه و گویش تهرانی
صدای خشن
-
خوجِ خِجِرْ
لهجه و گویش گنابادی
khojekhejer در گویش گنابادی یعنی دوقلو ، برکت کرده ، با برکت ، تخم مرغ دو زرده ، بچه های دو قلو و چند قلو
-
آتش و پنبه،آتیش و پنبه
لهجه و گویش تهرانی
دو چیز متضاد، زن و مرد تنها
-
جرجیک
لهجه و گویش بختیاری
jerjik نام دستگاهى چوبى که پنبه دانه را از پنبهجدا مىکند و داراى دو نَوَرد است که بهفاصله دو میلیمتر از یکدیگر نصبشدهاند، نورد زیرین که باریکتر است بادستهاى به چرخش درمىآید و پنبه رااندک اندک از میان دو نورد عبورمىدهند. نورد زبرین نیز برخلاف گردشنورد...
-
اَنْدَرْ
لهجه و گویش گنابادی
andar در گویش گنابادی به برادر و خواهر یا خواهر ها و برادرهایی که از دو پدر یا دو مادر متولد شده باشند اندر گویند.
-
سرسار
لهجه و گویش بختیاری
sar-sâr نام یکى از دو طناب مخصوص حملگندم و جو و علوفه zir-sâr .