کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوعی تار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تار
لهجه و گویش بختیاری
târ تار (افزار موسیقى).
-
لاخ
لهجه و گویش تهرانی
شکاف صخره، تار، یک تار مو، تار سبزی
-
تار
لهجه و گویش تهرانی
نخ
-
تان،تار،تال،کار
لهجه و گویش تهرانی
تار،تارعنکبوت .
-
تار تُمَّک
لهجه و گویش بختیاری
târ tommak تار و تنبک.
-
کَهور
لهجه و گویش تهرانی
نوعی چوب که در ساخت تار و سه تار بکار میرود.
-
کیکم
لهجه و گویش تهرانی
نوعی چوب که در ساخت تار و سه تار بکار میرود.
-
تال
لهجه و گویش بختیاری
tâl تار.
-
تانه
لهجه و گویش تهرانی
تار
-
پیلی
لهجه و گویش تهرانی
تار پشم
-
چِله
لهجه و گویش تهرانی
تار
-
تار
لهجه و گویش گنابادی
tar در گویش گنابادی به چشمی که بینایی کمی دارد هم گفته میشود ، غیر شفاف کِدِر
-
لاخ مو
لهجه و گویش تهرانی
تار مو
-
خَفّْ
لهجه و گویش بختیاری
xaff تار، تیره.
-
تار کردن
لهجه و گویش تهرانی
متفرق نمودن