کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوبت 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
داو، دو، دور
لهجه و گویش تهرانی
نوبت بازی، نوبت ـ دعوا، ادعا
-
پَسا ،پَستا
لهجه و گویش تهرانی
نوبت
-
دور
لهجه و گویش تهرانی
نوبت بازی
-
واره
لهجه و گویش تهرانی
نوبت، مرتبه
-
پستا، پستائی
لهجه و گویش تهرانی
سهمیه،نوبت.
-
آسیا پَسا،آسیا پستا
لهجه و گویش تهرانی
آسیا به نوبت
-
گَزک
لهجه و گویش تهرانی
سرباری، بار کوچک،نوبت
-
هُلُم به هُلُم
لهجه و گویش بختیاری
holom be holom دفعه به دفعه، در چند نوبت.
-
هُلُمْ
لهجه و گویش بختیاری
holom نوبت، دفعه do holom>:دو دفعه> .
-
عمل ،()ش زیاد شده
لهجه و گویش تهرانی
میزان مصرف مواد مخدر در یک نوبت
-
هَقّووَه
لهجه و گویش بختیاری
haqqowa حقِ آب، نوبتِ گرفتن آب براى آبیارى زمین کشاورزى.
-
یَکْ یَکْ
لهجه و گویش گنابادی
yakyak در گویش گنابادی یعنی یکی یکی ، تَک تَک ، به نوبت رفتن
-
مُرق لَمَّه اِنّاز
لهجه و گویش بختیاری
morq-e lamma ennâz 1. مرغى که تخم را بدون پوسته در چند نوبت دفع کند؛ 2. (کنایى) شخص بىنظمى که هر تکه از لباس خود را در جایى افکند.
-
نُم خدا (= نام خدا)
لهجه و گویش بختیاری
nom-xodâ 1. شکر خدا، ماشاءاللّه. nom-xodâ bâqâ xeyli bâr greftan>:ماشاءالله باغها خیلى پربارند> ؛ 2. اصطلاحى که در آسیاب بهکار مىرود و مفهومش این است که نوبت آسیاب نفر بعدى رسیده است و نفر قبلى از آن لحظه به بعد، از آردى که از زیر سنگ بیرون مىری...