کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوای کسی را در اوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حلوای کسی را خوردن
لهجه و گویش تهرانی
در مراسم ختم کسی شرکت کردن
-
کُرْتَ
لهجه و گویش گنابادی
korta در گویش گنابادی یعنی کسی که خود را به کوری و نفهمی میزند ، کسی که خود را به کوچه علی چپ میزند.
-
وَحَرْف
لهجه و گویش گنابادی
waharf در گویش گنابادی یعنی شوق سخن گفتن را در کسی برانگیختن ، زیرِ زبان کشیدن ، مشغول و سرگرم کردن کسی با سخن
-
چشم گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
در بازی (چشمان خود را با دو دست پوشاندن که کسی را نبیند)
-
منع درآوردن
لهجه و گویش تهرانی
ادا در آوردن ،عیب کسی را شمردن
-
موقوم باز
لهجه و گویش تهرانی
کسی که کل برد خود را در قمار می زند
-
چونه گیر
لهجه و گویش تهرانی
کسی که در نانوایی خمیر را پیمانه می کند
-
نون درآر
لهجه و گویش تهرانی
نون واستون،کسی که در نانوایی نان را از تنور در میاورد
-
سیَّه نومَ
لهجه و گویش گنابادی
siahnoma در گویش گنابادی برگ چاپ شده برای ترحیم و فوت کسی را گویند.
-
آینه بین
لهجه و گویش تهرانی
کسی که با نگریستن در آینه اشیای گم شده را پیدا می کند
-
قُن
لهجه و گویش گنابادی
ghon در گویش گنابادی برای ابراز نارضایتی بکار میرود یعنی وقتی میخواهند بگویند کسی ناراضی و ناخشنود است و اعتراض دارد میگویند قن میزند ، زر زر با عصباینت ، اعتراض کردن کسی را با خشم گویند.
-
جِغِت
لهجه و گویش گنابادی
jeghet در گویش گنابادی یعنی صدا زدن ، یادآوری کردن ، دنبال کسی رفتن را هم جِغْ گویند ، دنبال کسی رفتن برای رفتن به جایی یا سر کاری
-
جاگیر
لهجه و گویش گنابادی
jagir در گویش گنابادی در کنار معانی متعارف معنی لنگر انداختن در جایی یا کاری یا دل کسی را هم میدهد.جا باز کردن در جایی یا چیزی
-
مَفْلوْک
لهجه و گویش گنابادی
maflouk در گویش گنابادی یعنی فقر ، بیچاره ، ندار ، کسی که ثروت یا خانواده یا موقعیت خود را از دست داده است.
-
پِلَش
لهجه و گویش گنابادی
pelash در گویش گنابادی یعنی کثیف ، کنایه از کسی که کاری را که میشود تمیز انجام داد کثیف انجام میدهد.