کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تَپِلا ریش
لهجه و گویش بختیاری
tapelâ riš 1. کسى را دستهجمعى کتک زدن؛ 2. نوعى بازى که در آن چند نفر یک نفر را به شوخى بزنند.
-
پنجه باشی
لهجه و گویش تهرانی
رئیس پنج نفر
-
اوشان
لهجه و گویش تهرانی
اشاره به نفر دیگر(ایشان و اوشان)
-
پا
لهجه و گویش تهرانی
نفر، شریک، همسفر،همراه
-
راست
لهجه و گویش تهرانی
به اندازه:راست سه نفر خورد
-
زبون زرگری
لهجه و گویش تهرانی
زبانی قراردادی بین دو یا چند نفر.
-
پس برگ
لهجه و گویش تهرانی
نفر دوم در شروع بازی گنجفه
-
پنجاه باشی
لهجه و گویش تهرانی
فرمانده پنجاه نفر
-
پنجهگی
لهجه و گویش تهرانی
ریاست پنجاه نفر
-
خاله خوارزائی
لهجه و گویش تهرانی
تبعیض نهادن بین دو نفر
-
دوپشته سُوآر آویدَن
لهجه و گویش بختیاری
do pošta suâr ǎvidan سوار شدن دو نفر بر پشت الاغ یا اسب.
-
سَلار،سالار
لهجه و گویش تهرانی
نفر اول در بازیهای دستهجمعی .کاپیتان
-
خلیلی
لهجه و گویش تهرانی
کُند و زنجیری که پای چند نفر را ردیفی در آن میبستند
-
الاکلنگ
لهجه و گویش تهرانی
وسیله بازی که دو صندلی دارد، یک نفر بالا و یکی پایین میرود
-
پالکی
لهجه و گویش تهرانی
دو صندوق روباز دو طرف قاطر یا شتر، دو نفر در آنها مسافرت میکردند.