کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نظام آموزش از دور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
وزیر نظام
لهجه و گویش تهرانی
وزیر جنگ
-
جستوجو در متن
-
دور از جان ،دور از جان شما
لهجه و گویش تهرانی
بلا نسبت
-
دور از جناب
لهجه و گویش تهرانی
بلا نسبت
-
روز بد نبینی !
لهجه و گویش تهرانی
دور از جانت!
-
چُسبلاغ ،()تپه
لهجه و گویش تهرانی
کنایه از جای دور
-
دَسچاله بُر آویدن
لهجه و گویش بختیاری
das-čâla-bor âvidan 1. دور شدن از مرکز قدرت، دور شدن ازجایى؛ 2. نام نوعى بازى.
-
بِلا نِسوَت
لهجه و گویش بختیاری
belâ-nesvat بَلانسبت، دور از شما.
-
وامونده
لهجه و گویش تهرانی
دور افتاده ،باز مانده ، از کار افتاده
-
دار تَفَرقَه آویدَن
لهجه و گویش بختیاری
dâr-tafarqa âvidan پراکنده شدن، از یکدیگر دور شدن.
-
سوراخ سنبه،()گردی
لهجه و گویش تهرانی
جاهای دور از دسترس /تفتیش
-
کورسو
لهجه و گویش تهرانی
نور بسیار ضعیف از راه دور
-
گِزگِز کردن
لهجه و گویش بختیاری
gez-gez kerdan سوسو زدن چراغ، نور یا آتشى که از دور دیده شود.
-
دوک بازی
لهجه و گویش تهرانی
قلم استخوان بر زمین کوبیده وزدن آن از دور با سنگ یا آجر
-
کِشْلِ کِتُوْ
لهجه و گویش گنابادی
keshleketouw در گویش گنابادی یعنی رقصی که در آن انسان دور خودش بصورت تند میچرخد و در آخر وقتی از حرکت می ایستند کنترلش را از دست داده و به علت سرگیجه روی زمین میافتد و دنیا دور سرش میچرخد ، رقص سماع