کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نان بر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نان کلفت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: nunčârsangi/ kerhoška طاری: kafda / kefta طامه ای: nunqopi طرقی: kömâǰ کشه ای: nunkerhoški نطنزی: nunkerhoške
-
حیف نان
لهجه و گویش تهرانی
بی عار
-
نون،نان(گونه ها)
لهجه و گویش تهرانی
بربری، تافتون، سنگک، مشهدی، لواش، پنجه کش،کماج،ساج،روغنی، قندی،شیری، زنجبیلی، پادرازی، خشکه، دو تنوره، شیرمال، توتک، فطیر (بدون خمیرمایه)، یوخه،برنجی،خرمایی
-
جستوجو در متن
-
نون وُلاکُن
لهجه و گویش بختیاری
nun-volâ-kon نان وِلُو کن، پهنکننده خمیر نان بر روى تخته.
-
قَز قُلُپ خوردن
لهجه و گویش بختیاری
qaz qolop xordan نان را در دهان گذاشتن و نوشیدن مایعى بر روى آن.
-
نون تووهاى
لهجه و گویش بختیاری
nun-e-towvai نانِ تابهاى، نانى که بر روى تابه پخته شود (در صحرا و هنگام کوچ ایل و مال).
-
کوله
لهجه و گویش بختیاری
kula 1. سوختن نان یا هر چیز دیگرى بر اثر آتش dass-e bačam kula âvid>:دست فرزندم سوخت> ؛ 2. حرامزاده.