کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نام برآمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نام (اسم)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: esm طاری: esm طامه ای: esm طرقی: esm کشه ای: esm نطنزی: num
-
نُم خدا (= نام خدا)
لهجه و گویش بختیاری
nom-xodâ 1. شکر خدا، ماشاءاللّه. nom-xodâ bâqâ xeyli bâr greftan>:ماشاءالله باغها خیلى پربارند> ؛ 2. اصطلاحى که در آسیاب بهکار مىرود و مفهومش این است که نوبت آسیاب نفر بعدى رسیده است و نفر قبلى از آن لحظه به بعد، از آردى که از زیر سنگ بیرون مىری...
-
غلامان سیاه(نام ها)
لهجه و گویش تهرانی
سعد ،سعید، مبارک، الماس ، یاقوت،کافور
-
جستوجو در متن
-
پس برآمدن
لهجه و گویش تهرانی
مقابله کردن، از عهده برآمدن
-
از پس کسی برآمدن
لهجه و گویش تهرانی
حریف بودن
-
برآمدن ، ورآمدن
لهجه و گویش تهرانی
جدا شدن
-
بر ـ ، ور ـ
لهجه و گویش تهرانی
پیشوندی که سر فعل می آید(برآمدن،ورآمدن)
-
تنگ(ه) کاری را خرد کردن
لهجه و گویش تهرانی
از پس کاری برآمدن
-
قُلَّمَه، قلمبه
لهجه و گویش تهرانی
ورم کردن و برآمدن یا ورآمدن چیزی است.