کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مچاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مُچاله، چُماله، چُمُبله
لهجه و گویش تهرانی
جمع شده
-
جستوجو در متن
-
قُرِّدِبَّ
لهجه و گویش گنابادی
ghorredebba در گویش گنابادی یعنی مچاله ، مچاله شده
-
ورچلوزغیده، ورچلغوزیده
لهجه و گویش تهرانی
مچاله شده
-
مچوله
لهجه و گویش بختیاری
močula مُچاله.
-
کِرِّنگولَه
لهجه و گویش بختیاری
kerrengula مچاله.
-
چلمبه
لهجه و گویش تهرانی
مچاله شده
-
فتیله اَنَک
لهجه و گویش تهرانی
چیز مچاله
-
لُورمَه کِردن
لهجه و گویش بختیاری
lurma kerdan مچاله کردن، لوله کردن، به هم فشردن.
-
چُمبُله
لهجه و گویش تهرانی
زائده و برجستگی/ مچاله
-
ور جزّیدن،ور چزّیدن
لهجه و گویش تهرانی
سخت ناراحت شدن،سوختن،مچاله شدن بر اثر سوختن
-
ورچلوزغیدن،ورچلوزیدن
لهجه و گویش تهرانی
سخت ناراحت شدن،سوختن،مچاله شدن ،پژمردن
-
جِزّیدن
لهجه و گویش تهرانی
سخت ناراحت شدن،سوختن،مچاله شدن بر اثر سوختن
-
چِزّیدن
لهجه و گویش تهرانی
سخت ناراحت شدن،سوختن،مچاله شدن بر اثر سوختن .wilt
-
کِزّیدن
لهجه و گویش تهرانی
مچاله شدن، سوختن پشم،قوز کردن،دولا شدن،افسردن