کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَرّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مَرّ
لهجه و گویش بختیاری
marr 1. (عدد) پنجاه؛ 2. تخم کوچک، آخرین تخممرغ در یک دوره تخمگذارى که به اندازه تخم کفتر است.
-
واژههای مشابه
-
مَر
لهجه و گویش تهرانی
تخم مگس،کرم گوشت
-
مَر آمدن
لهجه و گویش تهرانی
فحل شدن،آماده جفتگیری شدن حیوانات
-
مَرّ اووِدَن گُروَه
لهجه و گویش بختیاری
marr owvedan-e gorva حالت آمادگى گربه براى جفتگیرى.
-
واژههای همآوا
-
مَر
لهجه و گویش تهرانی
تخم مگس،کرم گوشت