کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَدَّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مِدَ
لهجه و گویش گنابادی
meda در گویش گنابادی یعنی میدهد ، پس میدهد
-
مَدْ
لهجه و گویش گنابادی
mad در گویش گنابادی کوتاه شده نام محمد است(محمد حسن : مَدْحَسَنْ) ، میخواهد ، دوست دارد ، قصد انجام کار
-
مَد کَشیدن
لهجه و گویش بختیاری
mad kašidan 1. مَد کشیدن، صداى یکنواخت و ممتدِ ساز کسى که کنار سُرنازن اصلى ایستاده است و پیوسته در ساز خود مىدمد؛ 2. (کنایى) تأیید کردن کورکورانه سخن دیگران.
-
واژههای همآوا
-
مِدَ
لهجه و گویش گنابادی
meda در گویش گنابادی یعنی میدهد ، پس میدهد
-
مَدْ
لهجه و گویش گنابادی
mad در گویش گنابادی کوتاه شده نام محمد است(محمد حسن : مَدْحَسَنْ) ، میخواهد ، دوست دارد ، قصد انجام کار
-
جستوجو در متن
-
لِکِنْتَ
لهجه و گویش گنابادی
lekenta در گویش گنابادی یعنی پاره پوره ، کهنه ، قدیمی شده ، از مُد افتاده
-
رِموْ
لهجه و گویش گنابادی
remw در گویش گنابادی یعنی نوع ، فرم ، انوع ، نمونه و الگو ، مد
-
اِنْگِرْ
لهجه و گویش گنابادی
enger در گویش گنابادی یعنی نگاه کن ، ببین ، بررسی کن ، تحلیل کن ، مَدِّ نظر قرار بده