کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مو به مو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جون موهات
لهجه و گویش تهرانی
قسم به مو ،به موت قسم
-
مرواری بند
لهجه و گویش تهرانی
مروارید به مو بستن،مروارید دوزی
-
چل گیس
لهجه و گویش تهرانی
دارای موی انبوه،بافتن مو به صورت رشته های چندگانه
-
جیل
لهجه و گویش بختیاری
jil 1. موى فر؛ 2. موى وِز کرده؛ 3. راستشدن مو بر بدن جانوران به هنگام نزاع.
-
گِلْگیس
لهجه و گویش گنابادی
gelgis در گویش گنابادی به قسمت گردی تهی میان موها در سر انسان گفته میشود که بطور طبیعی خالی از موست و موهای اطراف آن بصورت دایره وار دور قسمت خالی از مو را گرفته است،در گناباد اعتقاد عموم بر این بوده که کسانی که دو یا سه قسمت گردی خالی از مو در فرق س...
-
وَبِجیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
wabejida در گویش گنابادی یعنی سوخت ، سوخته ، آتش گرفتن پوست ، به سوختن مو های بدن انسان یا موهای کله گوسفند برای پخت کله پاچه وَبِجیدَن گویند.