کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دوز بازی
لهجه و گویش تهرانی
نوعی بازی که دو رنگ مهره را ضربدری چیده وباید آنها را ریف کنند
-
گل یا پوچ
لهجه و گویش تهرانی
پر یا پوچ : مهره را در یکی از مشتها پنهان کرده و مپرسند در کدام است
-
چُتکه،چتکه
لهجه و گویش تهرانی
قلمو،برس،وسیله مهره دار محاسبه
-
کُجی، کُچه
لهجه و گویش تهرانی
مهره آبی رنگ یا خرمهره جهت نظرقربانی
-
کُزَّه،کُجه
لهجه و گویش تهرانی
مهره آبی رنگ که برای چشم زخم ،نظر قربانی.
-
گِزِک
لهجه و گویش بختیاری
gezek خرمهره، مهره سفالى فیروزهاى که براى نظربندى به گردن دام یا به لباس کودک آویزند.
-
بُز آوردن
لهجه و گویش تهرانی
بد آوردن،از اصطلاحات قاب بازی(بز و اسب نام رویه های مهره)
-
نظر قربونی
لهجه و گویش تهرانی
مهره چشم زخم،چشم خشک شده گوسفند برای دفع نظر
-
شترنج
لهجه و گویش تهرانی
اصطلاحات شترنج:مات شدن،پات شدن،مندک کردن،مهرخ نمودن،به رخ کشیدن (مهره کمین رخ گذاشتن)
-
قُوْزُوْک
لهجه و گویش گنابادی
ghouwzouwk در گویش گنابادی یعنی قوز کمر ، کج شدن یا کج بودن مهره های ستون فقرات ، کنایه از کسی که دیر کار راحت و آسانی را انجام میدهد.
-
شَدّه
لهجه و گویش بختیاری
šadda مجموعهاى از چند رشته مهره ریز و رنگ به رنگ که سر آنها از یک طرف به هم وصل مىشود و از طرف دیگر آزاد است (نوع مرغوب و بزرگ آن را دوشیزگان به سینه زنند و کوچک آن را براى نظربندى به سینه، پشت یا موى کودکان مىآویزند).