کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منازعه و زد و خورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بکوب بکوب
لهجه و گویش تهرانی
زد و خورد
-
کَل و پوپ هم پِریدن
لهجه و گویش بختیاری
kal-o pup-e ham peridan جنگیدن پرندگان با هم، به سر و کول هم پریدن، زد و خورد کردن.
-
زد و بند
لهجه و گویش تهرانی
تبانی
-
خورد و خوراک
لهجه و گویش تهرانی
تغذیه
-
شیوید
لهجه و گویش بختیاری
ši:vid از هم پاشید، به هم خورد، زیر و رو شد.
-
خورد خاکشیر،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
خرد و متلاشی کردن
-
وَرْهَمْ رِخْتَ
لهجه و گویش گنابادی
warhamrekhta در گویش گنابادی یعنی زد و بند کردن ، ساخت و پاخت کردن ، توطئه کردن و دسیسه ، تبانی
-
خوو خووَ بِم زد
لهجه و گویش بختیاری
xow-xowva bem zad خواب پریشان دیدم و نگرانم.
-
بُزِ گَد
لهجه و گویش بختیاری
boz-e gad بزِ بىشاخ. (مردم لرستان گوشت این بز رانمىخورند و براى آن داستانى نقلمىکنند:در لرستان زیارتگاهى است کهمتولى آن بزى گد داشت و مردم شیرشرا متبرک مىدانستند. گفته مىشود مردىآن بز را دزدید و گوشت آن را خورد و پس از آن عقرب او را گزید و مرد.)
-
غُرِّدِبَّ
لهجه و گویش گنابادی
ghorredebba در گویش گنابادی یعنی ایجاد فرورفتگی در وسایل که اثر آن باقی بماند ، کتک خوردن در کتک کاری ، زد و خوردی که منجر به جراحات شود.
-
مِجُوک زد
لهجه و گویش گنابادی
mojok zeda مژه برهم زدن ، کنایه از چشم بر هم نزدن و در این صورت هنگامی به کار میرود که کسی در جمع میخواد توجه دیگری یا دیگران را به یک مطلب ، یک فیلم ، یک خبر و....جلب نماید.
-
دِلمالا
لهجه و گویش گنابادی
delmala در گویش گنابادی پشیمانی از انجام کاری ، خسته شدن از دردسر ها و مشکلات کاری یا چیزی یا کسی را گویند.در حالت بکار بردن بصورت کنایه یعنی حالم بهم خورد ، دیگه بسه ، کافیه ، بیزاری از چیزی یا کاری