کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معنی شکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکار
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: šokâr طاری: ešgâr طامه ای: šekâr طرقی: ešgâr کشه ای: ešgâr نطنزی: šekâr
-
واژههای مشابه
-
شکار گردون
لهجه و گویش تهرانی
پیشکار شکار
-
شکار شدن
لهجه و گویش تهرانی
عصبانی شدن
-
جستوجو در متن
-
سربِزَنگاه
لهجه و گویش تهرانی
موقع شکار،وقت حساس
-
تُوْر
لهجه و گویش گنابادی
touwr در گویش گنابادی یعنی صید ، شکار ، طعمه
-
جَلْد
لهجه و گویش گنابادی
jald در گویش گنابادی یعنی اسیر ، توقیف شده ، شکار ، گمراه
-
وُر خِرافیدَن
لهجه و گویش بختیاری
vor-xerâfidan 1. حمله کردن؛ 2. غلبه کردن وحوش بر شکار.
-
کُلَه
لهجه و گویش بختیاری
kola 1. لانه؛ 2. مخفیگاه شکارچیان که براى شکار پرندگان در کنار چشمهها در صحرا بنا کنند.
-
قِزا قورتِکى
لهجه و گویش بختیاری
qezâ-qurteki ناگهانى، اتفاقى. qeza-qurteki i quč-e šekâr kerd>:برحسب اتفاق این قوچ را شکار کرد> .
-
گووچَر
لهجه و گویش بختیاری
gowčar سار (تحتاللفظى به معنى گاوچران است، زیرا سار در مرغزار اغلب همراه گاوان حرکت مىکند تا کرمهاى بیرون آمده از زیر گل و لاى را شکار کند). نیز gâ čârnak
-
اَفتُومار
لهجه و گویش گنابادی
aftomar در گویش گنابادی این واژه به معنای دم صبح میباشد و به روشنایی قبل از طلوع خورشید اطلاق میگردد.اَفتوومار تلفیق دو واژه آفتاب و مار میباشد.این واژه از اینجا بوجود آمده که مارها و بسیاری خزندگان شکارچی ، بیشتر در شب ها به شکار میروند و در روزها ب...
-
باد کَپون
لهجه و گویش بختیاری
bâd kapun باد خورک، نام علمى آن:Martinet nori است. پرندهاى است سیاهرنگ و مهاجربه اندازه سار با پاهاى بسیار کوتاه وبالهاى بزرگ که نمىتواند روى زمین بنشیند یا راه برود و اگر به زمین بیفتدنمىتواند به پرواز درآید و همیشه خارجاز لانه در حال پرواز است. این...