کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معنی آفرین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نازت را بِرَم!
لهجه و گویش تهرانی
آفرین
-
دمت گرم!
لهجه و گویش تهرانی
بارک الله!آفرین
-
گُلی به جمالت
لهجه و گویش تهرانی
بارک الله،آفرین
-
دستخوش،بابا ()
لهجه و گویش تهرانی
آفرین،از تو انتظار نداشتم،ناز شست،بارک الله
-
خارتُو
لهجه و گویش گنابادی
khartow در گویش گنابادی یعنی کار بی حاصل ، کاری برای حل مشکل که مشکل یا مشکلات جدیدی در زندگی ایجاد میکند.(خواهرتو)در این معنی یعنی دهنت سرویس ، آفرین
-
جو
لهجه و گویش گنابادی
jouw در گویش گنابادی به معنای ای جان ، جان ، آفرین ، احسنت ، دل و قلب ،واژه ای است که برای ابراز در موقعیت شهوت انسان با دیدن زن یا دختر یا پسری خوشگل بکار میرود.