کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چادر مشکی
لهجه و گویش تهرانی
چادر زنانه مشکی برای میهمانی و مراسم
-
جستوجو در متن
-
دیزَه
لهجه و گویش بختیاری
diza سیاه، مشکى.
-
شَوَق
لهجه و گویش بختیاری
šavaq سیاه، مشکى.
-
دَویت،دبیت،()حاج علی اکبری
لهجه و گویش تهرانی
پارچه کرباس مشکی
-
شبکلاه
لهجه و گویش تهرانی
کلاه بی لبه سفید یا مشکی برای خواب
-
دُلاخ
لهجه و گویش تهرانی
چاخچور. شلوار بلند مشکی که با چادر تن میکردند.
-
شلوار دَبیت(دویت)
لهجه و گویش تهرانی
شلوار پاچه گشاد با پارچه کرباس مشکی
-
گل گیس
لهجه و گویش تهرانی
گیسوان مشکی و پرپشت ، علامت شادی و زنده دلی
-
دَبیتِ ،دویت،()حاج علی اکبری
لهجه و گویش تهرانی
پارچه لطیف براق پنبهای و کتانی سیاه ،پارچه کرباس مشکی
-
چاخچور،چاخشور
لهجه و گویش تهرانی
لباس سرتا پا مشکی زنان قدیم،جوراب شلواری پارچهای، نوعی چادر
-
اَلَم
لهجه و گویش بختیاری
alam علم، پرچم (تکه پارچه مثلث شکلى به رنگ سبز یا مشکى که بر سرِ چوب کنند).سبز آن روى برخى بامها افراشته مىشودو همیشگى است، سیاه آن مخصوص عزادارى و موقت است.