کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مس ء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مَسّ
لهجه و گویش بختیاری
mass 1. مست؛ 2. فَربه، سرحال.
-
مِس مِس
لهجه و گویش تهرانی
مسامحه، سهلانگاری
-
مِس مِس کردن
لهجه و گویش تهرانی
فِس فِس کردن، این دست و اون دست کردن،آهستگی
-
شیر مَس
لهجه و گویش بختیاری
šir-mas شیر مَست، کودکى که دو سال یا بیش از آن شیر مادر بخورد، برّهاى که همه شیر مادرش را بخورد.
-
مس مسو
لهجه و گویش تهرانی
مسامحه کار