کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسآبکاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مس
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: mes طاری: mes طامه ای: mes طرقی: mes کشه ای: mes نطنزی: mes
-
مَسّ
لهجه و گویش بختیاری
mass 1. مست؛ 2. فَربه، سرحال.
-
مِس مِس
لهجه و گویش تهرانی
مسامحه، سهلانگاری
-
کارى
لهجه و گویش بختیاری
kâri کارى، فعّال، زرنگ.
-
مِس مِس کردن
لهجه و گویش تهرانی
فِس فِس کردن، این دست و اون دست کردن،آهستگی
-
آب
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ow طاری: ow طامه ای: ow طرقی: ow کشه ای: ow نطنزی: ow
-
آب
لهجه و گویش تهرانی
قنات. (آب شاه، آب سردار،آب وزیر=نام قناتها)
-
شیر مَس
لهجه و گویش بختیاری
šir-mas شیر مَست، کودکى که دو سال یا بیش از آن شیر مادر بخورد، برّهاى که همه شیر مادرش را بخورد.
-
مس مسو
لهجه و گویش تهرانی
مسامحه کار
-
آب به آب شدن
لهجه و گویش تهرانی
مسافرت ،تغییر آب و هوا
-
آب چکه،آب چکان
لهجه و گویش تهرانی
محل دفع آب شیروانی یا بام
-
آب کشی،آب کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
با آب شستن/ورم زخم در اثر آب خوردگی،سیم کشیدن
-
را آب،راه آب
لهجه و گویش تهرانی
سوراخ زیر دیوار برای گذر جوی آب
-
پیا، کارى
لهجه و گویش بختیاری
piâ-kâri 1. مرد کوشا؛ 2. مرد ورزیده.
-
سَوزى کارى
لهجه و گویش بختیاری
savzi-kâri سبزىکارى.