کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرکب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مث مرکب
لهجه و گویش تهرانی
سیاه
-
جستوجو در متن
-
خوشرکاب
لهجه و گویش تهرانی
مرکب خوب
-
مُرَکَّوْ
لهجه و گویش بختیاری
morakkav مُرکّب، جوهر.
-
چارپا، چهارپا،چاروا
لهجه و گویش تهرانی
مرکب سواری.
-
چار تخم
لهجه و گویش تهرانی
نوعی شربت مرکب از چهار دانه
-
چارتخم
لهجه و گویش تهرانی
نوعی شربت مرکب از چهار دانه
-
ریقه،لیغه
لهجه و گویش تهرانی
رشتههای نخ که در دوات جوهر یا مرکب بریزند
-
لیقه
لهجه و گویش تهرانی
ابریشم خرده یا پنبهای که در دوات مرکب میانداختند.
-
هِرْ
لهجه و گویش گنابادی
her در گویش گنابادی یعنی مسخره کردن و مسخره بازی ، معمولا بصورت مرکب با واژه کِر بصورت هِر و کِر بکار میرود.
-
روم
لهجه و گویش گنابادی
rwm در گویش گنابادی یعنی خجالت ، شرم ، حیا داشتن ، رودربایستی داشتن ، معمولا این واژه بصورت مرکب با واژه نَمِشَ بکار میرود و معنای فعل را منفی میکند.
-
وِبالْ
لهجه و گویش گنابادی
webal در گویش گنابادی یعنی افزون شده ، مسئولیت بیشتر ، مسئول چیزی یا کاری قرار گرفتن ، مشکل ، گاهی بصورت ترکیبی و مرکب در واژه وبال گردن به کار میرود.