کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مريض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بد احوال
لهجه و گویش تهرانی
مریض
-
آهک کردن
لهجه و گویش تهرانی
پیر کردن، مریض کردن.
-
بد بهار، بد پائیز
لهجه و گویش تهرانی
افرادی که در بهار یا پائیز مریض میشوند.
-
گِرگوری
لهجه و گویش تهرانی
مریض و کثیف و پست
-
افتاده
لهجه و گویش تهرانی
فروتن، مریض، علیل:افتاده را لَغَت نمیزنند.
-
سرسام
لهجه و گویش تهرانی
بیماری که مریض سر خود را به اطراف تکان میدهد
-
زِمیْ گیْر
لهجه و گویش گنابادی
zemigir در گویش گنابادی یعنی پیر ، فرتوت ، مریض شدن ، کهنسال ، فلج شدن ، افلیج
-
تخته بند،() شدن
لهجه و گویش تهرانی
مریض زمین گیر و بستری، سینه پهلو،چایمان سخت